educational psychology

وبلاگ انجمن دانشجویی روان شناسی تربیتی دانشگاه الزهرا(س)

educational psychology

وبلاگ انجمن دانشجویی روان شناسی تربیتی دانشگاه الزهرا(س)

این وبلاگ متعلق به انجمن علمی روان شناسی تربیتی دانشگاه الزهرا(س) می باشد.
اعضای انجمن :

صدیقه عباس زاده(دبیر انجمن)
فروغ میرزاخانی
نرجس اسماعیلی
مریم جلالی
سمیه هاشمی

بایگانی

سخنرانی روسو در ایران

صدیقه عباس زاده | Monday, 3 Esfand 1394، 12:14 PM

 

سوال: فرض کنید  ژان ژاک روسو زنده است و به ایران دعوت شده که نظام آموزشی ایران را نقد کند...

 

 

 

 

 

استاد: آقای دکتر محمد حسنی

دانشجو: شادی مشهدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ژاک ژاک روسو، فیلسوف نامی معاصر اهل فرانسه به دعوت سازمان آموزش و پرورش به ایران آمده و از نظام آموزشی ایران دیدن و ایراداتی را گوشزد کرد. قسمتی از نشست خبری ایشان را برایتان در مطلب ذیل می آوریم:

خبرنگار: جناب آقای روسو، سلام. شما برای نخستین بار است که به ایران آمده اید، نظرتان را در رابطه با کشور ایران بفرمائید؟

روسو: ابتدا سلام عرض می کنم به همه خبرنگارانی که امروز اینجا گرد هم آمده اند. جواب به سوال مطرح شده کمی مشکل است. ایران از نظر من کشوری است با طبیعتی زیبا و دلنشین و مردمی میهمان نواز. در این سفر که آموزش و پرورش ایران از من دعوت به عمل آورد، به چند شهر بزرگ و چند روستا سر زدم و سیستم آموزشیایران را دیدم. سیستم آموزش ایران از این لحاظ بر عکس طبیعتش، کاملا ناپسند است. کودکان و نوجوانان ایران در محیطی به نام مدرسه که از هر لحاظ ساخته و پرداخته دست بشر است زیر نظر افرادی نالایق که خود را معلم و مدیر می نامند آموزش می بینند،  به دور از طبیعت. نقش طبیعت، که خود ما انسان ها را به این جایی که هستیم رسانده اینک از یاد رفته است و تقریبا در بیشتر کشور هایی که به آنها سفر کرده ام هم اوضاع بر همین منوال بود.

خبرنگار: جناب روسو اگر امکانش هست بیشتر راجع به طبیعت توضیح دهید. آیا منظور شما همان طبیعتی است که با چشمان خود می بینیم؟ مانند درخت و دریا و کوه و ...؟

روسو: سوال خوبی را مطرح کردید. سوالی که همه جا از من پرسیده می شود. منظور من از طبیعت آن چیزی که شما گفتید نیست. طبیعت انسانی مد نظر من هست. شاید بتوان نامش را هستی انسان هم نامید. اما من آن را طبیعت انسانی نام می برم. طبیعتی که در درون ما است. ما طبیعتمان انسان است و حیوان طبیعتش حیوان. پس ما بعد از لحظه تولد دارای طبیعت انسانی هستیم و دقت به همان برای آموزش کودکانمان کافی است.انسان از درون رشد میکند و این طبیعت اوست.پس احتیاجی به دخالت در آن نیست.وظیفه انسانها تنها این است که زمینه را برای رشد طبیعی فرزندانشان مهیا کنند.فقط و فقط این کافی است.چرا که ریشه و ذات انسان خودش رسالت و ماموریتش را میداند.

خبرنگار: پس منظور شما این است که همه ما از طبیعت انسانی برخوردار هستیم. خب چگونه این طبیعت را به کار بگیریم؟ آیا نباید برای به کار گرفتن این طبیعت از مربی و مدرسه و کتب درسی که راهنمای ما برای زندگی بهتر و شکل دادن به شخصیت هستند بهترین استفاده را کرد؟

روسو: این طبیعت و به کار گرفتنش حتما نیاز به مربی دارد و من بسیار خوشحالم که شما از کلمه مربی استفاده کردید و از کلماتی مانند معلم و مدیر و ... استفاده نکردید. چرا که معلم همانطور که از اسمش مشخص است تعلیم دهنده هست اما مربی هدایت کننده. بله نیاز به مربی هست اما هر کودک باید تنها توسط یک مربی آنهم از دوران کودکی هدایت و تربیت شود. و آن مربی هم باید بر اساس طبیعت، کودک را هدایت کند. و چه بهتر است که پدر این وظیفه را بپذیرد. اولین کاری که یک مربی باید انجام دهد شناخت کودک است. مربی باید در اولین گام های مربی گری خود نسبت به مراحل رشد طبیعی کودکان شناخت کافی داشته باشد. اما نظر من راجع به کتب درسی که سوال پرسیدید. من از شما می پرسم. ما در کتاب ها دریا را می شناسیم یا با رفتن به ساحل و دیدن دریا؟ کدام بهتر است؟ کودک تا دوازده سالگی نباید کتاب در دست بگیرد، آنوقت در کشور شما از هفت سالگی و حتی کمتر از آن به دست کودک کتاب می دهید. کودک فیلسوف  و دانشجو و ... نیست که کتاب بخواند. کودک، کودک است. بازی می خواهد. دویدن و زمین خوردن می خواهد. کودک، کشف کردن می خواهد. واما راجع به مدرسه. کودکانمان لحظه ای که وارد این دنیا می شوند از همه لحاظ موجوداتی پاک هستند و این اجتماع است که آنها را زشت و ناپاک و پلید می کند. مدرسه هم نمونه کوچک شده همین اجتماع است. پیشنهاد من به همه والدین این است که فرزندانتان را از اجتماع دور نگاه دارید. حتی مدرسه.

خبرنگار: پس کودکان ما کجا رشد کنند؟ ما که نمی توانیم جلوی رشد کودکانمان را بگیریم؟

روسو: موضوع رشد کردن موضوعی است کاملا درونی. انسان از درون رشد می کند و رشد کردن انسان احتیاجی به بودن در اجتماع ندارد.کودک با پاکی مطلق پا به دنیا مینهد.آیا او میداند دروغ چیست؟ نه نمیداند اما حضور در اجتماع دروغ، خیانت، دورویی، دزدی، خشونت و... را در کودک پرورش میدهد. پس خیلی بهتر و زیباتر است اگر کودک پاک را از دنیای پر از گنداب و لجن دور نگه داریم همانطور که انگشتر الماس خود را در صندوقچه ای دور از چشم همگان محافظت می کنیم. وظیفه فراهم کردن امکانات رشد کودک بر عهده مربی او می باشد. مربی ای که وجودش واجب است. و همچنین از وظایف او است که عوامل مخربی چون اجتماع را از کودک دور کند.مربی که کودک را برای کشف حقایق هدایت میکند. مسئله ای که من در ایران دیدم نبود امکانات کافی برای رشد کودک بود. اتفاقاتی مانند تنبیه کودکان و شیرفهم کردن آنها و ... .

خبرنگار: اگر کودک ما مرتکب خطا شود آیا نباید او را تنبیه کنیم؟ در تمامیجوامع می بینیم که برای همه خطا ها تنبیهاتی وجود دارد.

روسو: تنبیه هم خودش باید طبیعی باشد. تنبیهی که ما در نظربگیریم و انجام می دهیم ساخته و پرداخته ذهن بشر است. ذهن خراب اجتماع. انسان اگر خطا کند طبیعت خودش او را تنبیه خواهد کرد. تنبیهی که در حد و اندازه همان خطا است. نه بیشتر و نه کمتر. به طبیعت اعتماد کنید.هر کنشی از طرف طبیعت واکنشی دارد.

خبرنگار: منظورتان از اینکه شیر فهم کردن مانع رشد طبیعی کودک است چیست؟

روسو: مراجعه به کتاب های درسی که با هدف خاصی نوشته شده است و قصد دارد کودک شما را آنطور که برنامه ریزی شده است تربیت کنند، صحیح نمی باشد.بلکه تربیتی هدفمند است. برای جواب گویی به سوال کودک نیازی به مراجعه به کتاب نیست و حتی نباید جواب را حاضر وآماده به کودک گفت. ما با این کار ذهن کودک را تنبل می کنیم. کودک باید خودش مسائل را کشف کند. این شی جلوی من، میکروفون است و همه ما می دانیم اما اگر کودکی از من بپرسد این چیست؟ من بجای اینکه با یک کلمه یا جمله به او بگویم چیست او را پشت میکروفون می نشانم تا ان را بشناسد، کشف کند، تا انعکاس صدایش را بشنود. این بهترین راه برای جواب دادن به سوالات است و باز هم باید بگویم که در این رابطه نیز باید از طبیعت کمک جوییم و کشف کردن را به دست کودک و طبیعتش بسپاریم و خود نظاره گر باشیم و در طبیعت دست نبریم.تنها وظیفه ما این است که هدایت کننده کودک باشیم نه نشان دهنده ی راه صحیح. راه درست را خود کودک باید کشف کند.حتی به قیمت یک عمر سوال پرسیدن!

خبرنگار: جناب روسو سوالی دارم در رابطه با چیزهایی که تجربه کردنش برای ما و کودکانمان مقدور نیست. مثلا ما توان رفتن به کشور دیگری را نداریم پس تنها راه شناساندن آن کشور به کودکمان رجوع به کتاب های جغرافی مدرسه است. در ان کتاب هاست که کودک جهان پیرامونش را می شناسد. پس چطور شما این کتاب ها را نقد می کنید؟

روسو: دوست من کودک شما چه نیازی به این دارد که بداند جهان گرد است یا مربع؟ کودک شما به این نیاز دارد که بداند زمین جلوی خانه صاف است و می تواند در ان فوتبال بازی کند یا کوه، سنگی و شیب دار است و می تواند در ان کوهنوردی کند که این خودش باز کشف خود کودک شماست و نیازی نیست از قبل به او کوه را در کتاب نشان دهیم و او تصویری دوبعدی از ان در ذهن بسازد. کودک باید کوه را لمس کند. برای شناخت کشور های دیگر هم همینطور. هرگاه لازم بود خودش از کتاب هایی که خودش انتخاب کرده است و یا با سفر انها را کشف می کند. با کتاب های جغرافی و تاریخ و ... کودکانمان جغرافی و تاریخ حتی مطالب دیگر را متوجه نمی شوند.برای مثال خیلی بهتر و زیباتر است که کودک شناخت حق و حقانیت ، مفهوم یگانگی و معنویت ، عشق و رنج حاصل از راه رسیدن به آن را از طریق خواندن کتاب منطق الطیر عطار درک و کشف کند نه از طریق حفظ کردن کتب دینی در مدارس.

خبرنگار:  جناب آقای روسو سوالی که برای من پیش آمده این است که ما چه مطالبی را باید طبق طبیعت به کودک آموزش دهیم؟

روسو: خبرنگار عزیز همان طور که به همکارتان در سوال های قبل جواب دادم باید به شما هم بگویم که وظیفه شما به عنوان مربی آموزش دادن فرزندتان نیست بلکه هدایت کردن است. هدایت کردن از شما و آموزش دادن با طبیعت. اما در رابطه با سوال شما باید بگویم که شما تنها و تنها باید از ورود مطالب منفی به محیط آموزشی کودکتان که همان طبیعت او و اطرافیان اوست جلوگیری کنید. کودک خوبی ها را می داند و به خوبی از طبیعت یاد می گیرد اما طبیعت دروغ را به او آموزش نمی دهد بلکه انسان هایی با ذهن خراب این موارد منفی را به او یاد می دهند. پس برای همیشه سبز بودن فرزندتان، خزان را از او دور نگاه دارید.

مدیر برنامه ها و هماهنگ کننده: خبرنگاران عزیز زمان نشست خبری به پایان رسیده است. از همه شما عزیزان تشکر می کنم که سوال هایی را مطرح کردید. از آقای روسو می خواهم اگر حرفی نا گفته دارند بفرمایند. با تشکر از شما.

روسو: من هم از همه خبرنگاران و مدیر برنامه ها تشکر می کنم. در آخر باید بگویم که بیایید به طبیعت اطمینان کنیم و اجازه رشد سالم و صحیح به فرزندانمان بدهیم. بیایید هر کداممان از خودمان شروع کنیم. از همین فردا. به امید روزگاری بهتر و پاک تر با فرزندانی سالم و شاداب. خدانگه دار.

 

  با مطالعه منابع ذیل:

1 - علوی، حمیدرضا؛ شریعتمداری، علی (1385). بررسی تطبیقی آراء تربیتی ژان ژاک روسو و اسلام (اهداف، اصول و روشها).مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه چمران اهواز، دوره سوم، سال سیزدهم، شماره2، صص30-1.

 

2- نقیب زاده، میرعبدالحسین (1392). نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش. تهران، طهوری، چاپ بیست و هشتم.

 

3- ابراهیم‌ زاده، عیسی؛ فلسفه‌ی تربیت، تهران، دانشگاه پیام نور، 1383، چاپ پانزدهم




باتشکر از دکتر محمد حسنی

 

 

 

  • صدیقه عباس زاده

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.